۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

عید قربان و بازیهای سیاسی در کابل

عید قربان و بازیهای سیاسی در کابل



سنت دید و بازدید مردم با رهبران سیاسی شان از دوران مقاومت غرب کابل به رهبری امام شهیدان، بابه مزاری تداوم داشته است، اما ن سنت بعضا در سالهای اخیر با فراز و فرودهای بسیاری مواجه بوده است، مثلا پس از کاندید شدن حاجی محمد محقق این محمد کریم خلیلی بود که در انزوای شدید مردمی قرار گرفته بود، و او با تیز هوشی ای که داشت و می دانست در غرب کابل مردم عامه دیگر دروازه او را دق الباب نخواهد کرد، به همین دلیل همیشه تلاش می کرد تا در ایام اعیاد به سفر برود، اما ائتلاف سیاه حاجی محمد محقق و عبد الرب رسول سیاف، متحد نزدیک احمد شاه مسعود قهرمان ویرانی غرب کابل، وضعیت را دگرگونه کرد، آقای محمد کریم خلیلی با سازماندهی شبنامه هایی بر علیه حاجی محمد محقق از طریق هفته نامه جامعه توانست افکار عامه را بر علیه آقای محقق تغییر دهد، هر چند که افکار عامه مردم هزاره بر علیه اقای محقق تغییر جهت داد، اما سمت و سوی آن هیچ گاهی به نفع آقای خلیلی نیز تغییر نکرد، چرا که مردم او را قبلا آزموده بود، اما آقای خلیلی از این جهت مسرور و خرسند بود که اگر مردم با وی نیست، با رقیب اصلی اش در داخل جامعه هزاره حاجی محمد محقق نیز نمی باشد.

اما مدتی هست که آقای خلیلی اقدام به تلاشهای جدید کرده است، این تلاشها را در جای دیگر و در نوشته های بعدی عوامل آن را نشر خواهیم کرد، آنچه که در این یاد داشت می آید، سازماندهی ایشان برای دید و بازدید های عید بود که وارد فاز جدید رقابت شده است!

از مدتی به این سو حزبی جدید به نام "حزب انسجام ملی افغانستان" که به شکل شورای رهبری اداره می شود، جواز فعالیت خویش را گرفته است، این حزب که هنوز تابلوی بر روی دروازه خویش نصب نکرده است، اما در غرب کابل، کنار سرگ اصلی برچی ایستگاه ده بوری از مدتهاست که کار عملی خویش را به طور آرام آغاز کرده است.

اما در روزهای عید نشان داد که با اینکه رسما کار فعالیت خویش را در عرصه های تبلیغاتی آغاز نکرده است، مورد توجه اقشار مختلف جامعه قرار دارد.

از صبح روز اول عید که من از آن منطقه چندین بار عبور و مرور کردم، کثرتی از آدمها و موترهایی را آنجا می دیدم که برای دید و بازدید با مقامات این حزب به دفتر شان در حال رفت و آمد بود، و من نیز در فرصتی وارد این دفتر شدم، آنجا که حدودا دارای 5 اتاق نسبتا کلان بود، مرتبا در حال پر و خالی شدن بود، مقامات رهبری این حزب هر کدام در اتاقی از مهمانان پذیرایی می کردند، آنچه که مرا واداشت تا ا ین یاد داشت را نمایم، نکاتی بود که ذیلا تقدیم می گردد:

- با اینکه آقای خلیلی از مدتها بدینسو بود که برای این عید پیسه مصرف کرده بود، طبق خبر های موثق در روز عید استقبال قابل توجه صورت نگرفته و ناگزیر شده است برای چشم پر کردن مردم تعداد 22 عراده موتری که در شرکت غلغله حاجی نبی کار می کرده است، آن را از شرکت اورده و در محل دید و بازدید خودش پارک نموده و طبعا تعدادی هم برای دیدن می آمدندتا سرگها پر از موتر معلوم شود.

- وضعیت آقای محقق که شرکت ندارد معلوم هست چگونه می باشد.

- اما جوانان، پیران، محصلین، دانشجویان و دانش آموزان گروه گروه به دفتر انسجام می آمدند و ابراز علاقه می کردند.

اینک این سوال مطرح می شود که آیا انسجام ملی توانمندی این را دارد که به احساسات پاک مردم هزاره که در این سالهای اخیر شدیدا از سوی رهبرین مترود شده حزبین وحدتین آسیب دیده است؛ پاسخ گو باشد؟

در 6 سال گذشته هیچ گونه اقدامی در جهت بهبود وضعیت مردم هزاره در سراسر کشور از سوی مدعیان رهبری شان صورت نگرفته است، اما مردم می دانند که آنان برای بستگان خودشان چگونه توانسته اند موقعیت مختلف اقتصادی و... را ایجاد نمایند، در حالی که همکنون در غرب کابل بیش از 80 درصد مردم با مشکلات عدیده سوخت و... مواجه هستند، از یک سو سرما آمده است، از سوی دیگر کار نیست، از سوی دیگر قیمتی در حد اعلای خودش رسیده است، اما مدعیان رهبری همچنان در فکر ثروت اندوزی و رقابت های نا سالم خویش به سر می برند، این عمده ترین دلیلی می باشد که مردم از هر گونه حرکت جدید در عرصه فعالیت های سیاسی استقبال می کنند، تا برای همه آن مدعیان سنتی که هیچ گاه به فکر بهروزی و پیروزی این مردم نبوده اند، بفهمانند که ما هوشیاریم، ما می دانیم که شما چه کرده اید، چه می کنید و ما می توانیم که همانگونه که شما را بلند کردیم برزمینتان نیز بزنیم!

اما بازهم این تردید همچنان وجود دارد که آیا انسجام ملی شایستگی این جایگزینی را خواهد داشت؟







|+| در پنجشنبه 1386/09/29

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر