۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

وزارت و اخراج هزاره ها

وزارت دفاع؛ و اخراج ارام هزاره ها!
حوادث و عوامل گوناگون در طي سه دهه جنگ ، وحشت ، بي سوادي ، ويراني و بي گانگه پرستي در افغانستان نتايج جز ايجاد روحيه قوم ستيزي ،سمت پرستي ، مذهب گرايي ، نفاق و تعصب ملي چيزي ديگري در پي نداشته، شيرازه وحدت ملي را منتفي ساخت كه حاصل آن در حيات اجتماعي مردم ما كاملا" مشهود و غير قابل انكار مي باشد.

محو اين پديده ننگين كه در نتيجه كار طولاني دشمنان مردم افغانستان است كه در وجود افغانها ترزيق گرديده كارآسان نبوده بلكه ايجاب زمان طولاني را مي نمايد تا با كسب علم، دانش ،دوري از بيگانه پرستي ،سطح درك آگاهي هر افغان نسبت به ضرورت تامين وحدت ملي ، منافع ملي و ارزشهاي والاي ملت واحد افغان به حدي " ارتقا نمايد تا بصورت طبيعي و ارزشي هر افغان همديگر را در آغوش گرفته و نيك بختي شان را در كنار همديگر عميقا" احساس و درك نمايند.

وحدت ملي بصورت اجباري ، ساختگي ، و وارداتي امكان تامين را نداشته كه توسط بيگانگان كلمه ملي بالاي آن گذاشته و آنرا پوشش ظاهر فريبانه ي ملي داده و آنرا ملي ناميد ، از چنين روش كاري ساخته نخواهد شد.

وحدت ملي عبارت از روحيه و احساس شريف وجداني هر انسان است كه ذهنا درك ، قلبا تصديق و عملا در راه تحقق آن كار نمايد. كه چنين يك روحيه عالي در وجود كمتر كساني ديده مي شوند كه لاف وحدت ملي را مي زنند.

وزارت دفاع ملي ( منبع تبعيض ملي ) با طرح ملي سازي اردوي ملي افغانستان از طرف امريكايي ها چوكات آن تو سط عده اي از نمايندگان گروه ها و احزاب جهادي زير نام نمايندگان اقوام افغانستان گذاشته شد، كه فاقد احساس غرور و روحيه ملي مي باشند طور سمبوليك ساخته شده و نام آن ها را رهبري اردوي ملي نهادند.

اين رهبري نام نهاد اردوي ملي كه بازي کننده اصلي ان شخص وزير دفاع ملي و لوي درستيز، ميباشند بدون در نظر داشت منافع ملي، آينده اردوي ملي مقتدر وعدم ايمان داري به آينده افغانستان ازاد ، آباد وپيش رفته تلاشهاي شان را روي جابجايي افراد وابسته به حزب، سمت و شخصي شان متمركز نموده اند.

معيار هاي اساسي چون صداقت در وظيفه،تحصيل و تخصص مسلكي، تجربه كاري و وفادار بودن به منافع ملي را زير پا ساخته اند، چنانچه براي انكشاف سطوح اردوي ملي ظاهرا" در بورد تعينات در سطح پيژنتون و بورد عالي وزارت متشكل از نمايندگان احزاب زير نام نمايندگان اقوام تشكيل دادند اما اين بورد كاملا"فاقد صلاحيت هاي اجرايي هستند و طور سمبوليك روي كاغذ نامهاي شان نوشته مي شد.

براي گفته هاي فوق مي پردازم به تحليل از وقايع و رويداد هاي ذيل كه در جريان انكشاف اردوي ملي طي سالهاي 2002 الي اكنون بوقوع پيوسته است:

1. سبكدوش ساختن تورن جنرال پياده غلام حيدر قومندان عمومي اسبق لوژيستيك در آخر سال 1384 از وظيفه اش زير نام فساد مالي و اختلاس، مگر بعد از دونيم سال اخذ معاش و امتيازات بدون تحقيق و محاكمه به كادر جنرالي مقرر مي گردد.

2. سبكدوش ساختن 23 تن افسران پيژنتون به شمول تورن جنرال مراد علي ريس پيژنتون از وظايف شان زير نام رشوه ستاني و فساد اداري ولي بدون هيچ گونه تحقيق ذريعه ارگانهاي ثارنوالي و قضايي مطابق ميل شخصي به وظايف ديگري توظيف مي گردد.

3. سبكدوش ساختن 13 تن از افسران قومنداني عمومي لوژستيك به شمول هيئت رهبري آن قومنداني زير نام اختلاس از منابع لوژستيكي اردوي ملي، وسوق به احتياط پيژنتون ،باز هم بنابر روابط گروهي ،سمتي و قومي هيچ نوع تحقيق و باز پرس حقوقي كه منجر به محاكمه و يا اعلام برائت آنها گردد به وظايف بهتر و عالي تر تعين بست گرديدند.

اين سه مورد نشان مي دهند كه دلايل و علل عمده اين همه سبكدوشي و تقرر مجدد همانا بر طرف نمودن افسران غير وابسته به مناسبات گروهي، سمتي و قومي عالي جنابان وزير دفاع و لوي درستيز و نصب افسران وابسته شان به مقامات عالي تر اردوي ملي كه در حقيقت يك تجزيه قومي را بيان مي باشد.

با به كار برد دسايس فوق الذكر باز هم تعين و تقرر به ميل ايشان تحقق نپذيرفته به هنر بازي ديگري زير نام باز نگري در اردوي ملي دست زده تا بتواند باز هم اقارب ،خويشاوندان و وابسته گان شان را از قطعات دور دست، از موقف هاي پايين كشيده در قرار گاه وزارت و ستر درستيز ، در قطعات مركز به بست هاي مناسب و بلند تر تعين نمايند كه انجام دادند.

از بس كه زير تاثير مناسبات منفي تبعيض و تعصبات گوناگون قرار گرفتند به اين اعمال ناشايسته شان بسنده نكرده مستقيما" به دادن رتب و تعينات يك جانبه قومي، گروهي ، سمتي دست زده كه افتضاح شرم آورتر رامرتكب گرديدند.

چنانچه اعطاي رتب تورن جنرالي و بريد جنرالي به 13 تن از مسولين اداري و جزوتامهاي اردوي ملي كه اكثرا" متعلق به دو شخص بوده،اگر كدام ازبك در بين ليست ديده مي شد يك ناگزيري خواهد بود از سايراقوام خبري نبوده است.

تقرر 5 تن جنرالان بحيث قومندانان و معاونان زدنهاي هماهنگي و اوپراتيفي مركزي و ساحوي.

1. بريد جنرال غلام فاروق پشتون.

2. تورن جنرال جهادي عبدالنصير تاجك

3. بريد جنرال محمد داود تاجك

4. بريد جنرال سيد احمد شاه سادات

5. بريد جنرال نور الحق پشتون.

قابل ياد آوري است كه نفر شماره سوم، بريد جنرال محمد داود قومندان عمومي اسبق لوژستيك اسبق مي باشد كه به نام اختلاس از منابع لوژستيكي اردوي ملي با 12 تن ديگر از وظيفه سبكدوش ولي بدون هيچ نوع تحقيق و باز پرسي حقوقي به معاونيت قومنداني مركز هماهنگي تقرر حاصل نموده است.

تقرر 15 تن به بست هاي تورن جنرالي و بريد جنرالي اخير افتضاح ننگين تر از موارد قبلي است كه بدون در نظر داشت بورد هاي تعيينات فقط در يك معامله و زد و بند بين دو شخص صورت گرفته كه حتي دگر جنرال باز محمد جوهري معاون مادي و تخنيكي و دگر جنرال محمد همايون فوزي معاون پرسونل و تعليمات كه نماينده گان حزب وحدت و حزب جنبش ملي در رهبري وزارت دفاع ملي ميباشد از موضوع مطلع نبوده و در مورد عدم رضايت خاطر دارند.

1. تورن جنرال مخابره افضل امان معاون اول رياست اوپراسيون تاجك

2. بريد جنرال سيد محمد حاحي قومندان قول اردوي 205 بكادر تورن جنرال پشتون.

3. تورن جنرال پياده فضل احمد قوماندان قول اردوي 207 بكادر تورن جنرال تاجك

4. بريد جنرال محمد امين بحيث ريس پروگرام سازي معاونيت پاليسي بكادر تورن جنرال پشتون

5. بريد جنرال علي احمد بحيث قوماندان مركز تعليمي نظامي بكادر بريد جنرال پشتون

6. بريد جنرال مخابره عبدالرحيم معاون رياست پروگرام سازي بكادر بريد جنرال تاجيک

7. تورن جنرال مخابره جمعه ناصر بحيث ريس كادر و پرسونل بكادر تورن جنرال پشتون

8.تورنجنرال گل آقا نائبي بحيث مرستيال معاونيت پرسونل بكادر تورن جنرال پشتون

9. بريد جنرال پياده شعور گل بحيث معاون تعليم تربيه رياست اوپراسيون بكادر تورن جنرال پشتون

10. بريد جنرال پياده محمد زلمي بحيث معاون تنظيم و اداره قوتهاي رياست اوپراسيون بكادر بريد جنرال پشتون

11. تورن جنرال پياده غلام حيدر بحيث ريس اركان قول اردوي 201 بكادر بريد جنرال تاجك

12. تورن جنرال پياده عبدالرحمن بحيث ريس اركان قول اردوي 209 شاهين بكادر بريد جنرال تاجك

13. تورن جنرال پياده حفيظ الدين بحيث قوماندان فرقه كابل بكادر تورن جنرال پشتون

14.بريد جنرال انجينير عبدالروف بحيث ريس اركان فرقه كابل بكادر بريد جنرال تاجك

15.بريد جنرال ط – د، عبدالحميد بحيث قوماندان لواي 4 قول اردوي 205 بكارد بريد جنرال پشتون

جاي مكث و دقت بر انست كه گويا هزاره ها ،ازبك ها، تركمن ها، نورستاني ها، و ساير مليت هاي افغانستان در جهاد ،مقاومت ،دفاع از وطن و آرمان هاي ملي ،وطن دوستي سهيم نبوده، نظاميان مجاهد و تحصيل كرده نبوده اند كه ملحوظات آنها در نظرگرفته نه شده ،فقط همه افتخارات گذشته و آينده افغانستان متعلق به به وزير دفاع و لوي درستيز بوده كه افراد وابسته شان را در مقامات فوق كسي ارتقا موقف كسي را موقف جديد ارزاني فرموده است. ثانيا" در جمع بست پانزده نفري كساني ديده مي شود كه يك بار به جرم اختلاس و فساد مالي سبكدوش ولي بدون باز پرس ومحاكمه به حيث ريس اركان قول اردو تعين مي گردد و يا شخصي ديگري كه فيصدي جنرالي را نظر به قانون ذاتي اردوي قبلي گرفته بدون منظوري رتبه جنرالي و بدون رفع تقاعد، به رتبه فعال بريد جنرالي در بست بريد جنرالي تقرر حاصل مينمايد و يا اينكه مسلكي هاي انجينيري و دفع هوا بدون در نظر داشت پاليسي باز نگري خلاف مسلك شان به وظايف پياده گماشته مي شود يعني اينكه اينها ما فوق قانون بوده در برابر آنها هيچ قانون، پاليسي و معياري وجود داشته نمي توانندو فقط معيار سازشهاي وزير دفاع و لوي درستيز بالاي افراد و اشخاص وابسته به گروه ،قوم و سمت ايشان مي باشد.

نتايج اين عمل كرد هاي غير مسولانه بايد قرار كتلوي از صنوف اردوي ملي ،عدم رشد كمي و كيفي ،نبود مورال جنگي و انگيزه دفاع از وطن ،صعف سوق و اداره متين را دراردوي ملي بدنبال داشته است.

نفوذ دشمن در اردوي ملي تا سرحد فروش سلاح و مهمات به دشمن و حمله بر ريس جمهور در مراسم تاريخي و با عظمت جشن پيروزي جهاد مردم افغانستان و وارد آوردن تلفات بر مردم بي گناه ملکي عواملي است كه عدالت ، توازن قومي ، معيار هاي علمي ، چون صداقت به وظيفه ، ايمان داري و محبت به وطن، تحصيل، تخصص و تجربه در تعين و تقرر كادر ها به نهاد دفاعي جان، مال، ناموس و تماميت ارضي كشور (اردوي ملي) رعايت نه شده، صرف برتري جويي قومي ، گروهي و سمتي داراي اهميت مي باشد.

با تذكر مطالب فوق، قضاوت را به جناب عاليقدر ريس جمهور منتخب، مردم افغانستان و جامعه جهاني وا گذار مي شويم تا در مورد قضاوت نمايند.



|+| نوشته شده توسط یونس حیدری در دوشنبه 1387/07/15 | آرشیو نظرات

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر