۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

ربانی چه می خواهد؟

ربانی چی می خواهد؟
استاد رباني بر ادامه راه مسعود تأكيد كرد

استاد برهان الدين رباني رهبر جبهه ملي: جوانان امروز، بايد راه مسعود را تا آخرين زمان ادامه دهند و در مقابل ظلم وستم ايستادگي نمايند.

او گفت: هميشه فرعون صفتان مي کوشند تا کساني که جهاد کرده اند را مفسدان و جنگ سالاران نام نهند.

رهبر جبهه ملي شهيد احمد شاه مسعود را كسي خواند که با مردم پابرهنه و مؤمن خود در مقابل ظلم و ستم ايستادگي کرده است.

محترم استاد رباني به گزارش روزنامه پيمان شماره 141 که به تاريخ شنبه 16 سنبله 1387 نشر شده است سخنان فوق را در مراسم

سالمرگ احمد شاه مسعود که بر اثر جدالهاي حزبي در سال ۱۳۸۰ کشته شد، داير گرديده بود سخن مي گفت؛ اين سخنان از زواياي متعدد قابل تأمل و دقت مي باشد.

1- استاد رباني: کساني که با حمايت غربي ها در افغانستان حکومت مي کنند، با شکست مواجه مي شوند

البته استاد بي نهايت محترم و معزز اين سخن را از روي تجربه تلخ خودش مي گويد، چون خود تجربه کرد در زمانيکه با حمايت شرقي ها حکومت مي کرد و بر پوست و خون شهروندانش هم ترحم نمي کرد، شکست خورد، اما از ياد برده است، که آنزمان حکومتش فقط از سوي ايران و روسيه حمايت مي شد، و به گفته مسعود اين قهرمان برجسته ويرانگري در تاريخ افغانستان، از ايرانيها پول و امکانات در يافت مي کرد تا بتواند هزاره ها را از غرب کابل نابود کنند، به همراه خانه هايشان، تا بتواند نقشه جغرافياي جديد براي کابل ترسيم کند، بدون حضور هزاره ها و تصويري از غرب کابل!

اين چنين حکومتي که توانست در يک شب چهار هزار خانه افشار را به خاک وخون بکشاند، و با تمام امکانات ايران و روسيه سر انجام شکست خورد، و حال بر همان اساس مي گويد، هر حکومتي که مورد حمايت ديگران باشد، شکست خواهد خورد، اما از ياد برده است، که اينجا اين حمايت به خواست ملت افغانستان صورت مي گيرد، و اين حمايت يک حمايت اشغالگرانه و باقصد نابودي و ويرانگري از سوي دو کشور نيست، بلکه از سوي جامعه بين المللي با هدف کمک و خدمت و آباداني صورت مي گيرد، زيرا هر آنزمانيکه حمايت جامعه جهاني نباشد، گرگ صفتان مورد حمايت ايران و روسيه همچون ديروز بار ديگر به چور وچپاول و دريدن خواهد پرداخت!

2- استاد رباني بر ادامه راه مسعود تأكيد كرد

استاد معظم در ادامه سخنان خودش بر ادامه راه مسعود تأکيد کرد، و اينجا اين سوال مطرح مي شود که راه مسعود چي بود؟

- راه مسعود نابودي عاطفه بود

- راه مسعود، شکست مهر ورزي بود

- راه مسعود، نفاق اقوام موجود در کشور بود

- راه مسعود، ويراني کشور به خواست دشمنان افغانستان بود

- راه مسعود قهرمان شدن براي ويرانگري بود!

- راه مسعود، تعطيل شدن عقل و خرد انساني بود

- راه مسعود، دريدن شکم زنان حامله در افشار بود!

- و در يک کلام راه مسعود خفت و ذلت افغانستان بود!

اما جوانان امروز افغانستان راه علم آموزي و خرد گرايي و آباداني کشور را برگزيده اند، و اين راه يقينا با آنچه که مسعود رفته بود، تفاوت بنيادي دارد، چيزي که هنوز هم استاد رباني را مي آزارد! و ما بر اين آزار بيني استاد سخت متاسفيم!

3- جوانان امروز، بايد راه مسعود را تا آخرين زمان ادامه دهند و در مقابل ظلم وستم ايستادگي نمايند

بازهم استاد تاکيد مي ورزند، که: جوانان امروز، بايد راه مسعود را تا آخرين زمان ادامه دهند و در مقابل ظلم وستم ايستادگي نمايند؛ چرا وقتي که جوان امروز تشنه به خون همنوع و هموطن خويش نباشد، اين از نظر استاد نا مطلوب بوده، و به هيچ وجه قابل پذيرش براي استاد معزز و معظم رباني نيست، چرا که او حکومت کردن را با ميزان ويران کردن مي سنجد، و ميزان انسان کشي در کشور، و زمانيکه در هر حکومتي از جويچه هاي شهرش به جاي جريان آب زلال براي پاکيزگي شهر خون سرخ انسان جريان نيابد، تا شهر رنگ زيباي سرخ از رنگ خون به خود نگيرد، يقينا آن شهر، شهري ازار دهنده و نا مطلوب خواهد بود، و بايد جوانان را تا آخر زمان براي نيستي دعوت کند، و اگر جز اين مي فرمودند، يقينا جاي شگفتي داشت!!

4- او گفت: هميشه فرعون صفتان مي کوشند تا کساني که جهاد کرده اند را مفسدان و جنگ سالاران نام نهند.

اينجااز استاد معزز اين سوال را دارم که تعريف جهاد چيست؟ چون وقتي در کتب لغت جستجو کردم تا بتوانم معناي جهاد را با آن چيزي که انسان افغاني از عملکرد آقايان در چشم سر ديده است و هنوز هم آثار آن براي تاريخ باقي مانده است، نيافتم، آثاري که شايد بعضا وقتي استاد به سوي شوراي ملي مي رود، در دهمزنگ، سينماي بريکوت، کارته چهار، افشار و... هنوز هم مشاهده کنند، مطابقت داشته باشد. من نمي دانم عمل ويرانگري را براي ويرانگرش چي لقب مي دهند، اما شايد همين عمل از منظر ديد استاد جهاد باشد، اگر اين جهاد است، آيا اين جهاد شايستگي چه چيزي را دارا مي باشد، جهادي که حکومت بر عليه ضعيف ترين شهروندانش باتمام امکانات، کشور بيگانه انجام مي دهد. تا بخشي از شهروندان کشورش را نيست و نابود کند! صرفا به جرم اينکه او هم مي گويد، ما انسانيم و اين کشور متعلق به همه اقوام افغانستان است نه به يک ولسوالي، جزايش اين چنين است؟ براستي صفت اينجا کيست؟ آيا آن کسي که ديروز بر اريکه قدرت سوار بود، اما هيچ کس را انسان نمي ديد، يا آنکه ديروز جنايت مي کرد، اما امروز حتا به عنوان يک شهروند نه تنها حق حيات دارد، بلکه قادر است بر جنايات خود، عفو نا مه نوشته کند و با تکيه بر چوکي هاي سرخ آن را امضاء نمايد!! فرعون صفت کدام حاکميت است؟

5- رهبر جبهه ملي شهيد احمد شاه مسعود را كسي خواند که با مردم پابرهنه و مؤمن خود در مقابل ظلم و ستم ايستادگي کرده است

راستي آقاي رباني در قاموس فرهنگ لغات شما ظلم جريان آبي هست که سر بالا مي رود؟

|+| نوشته شده توسط یونس حیدری در دوشنبه 1387/06/18 | آرشیو نظرات

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر