۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

مصاحبه با رجب اندیشمند

مصاحبه با رجب اندیشمند- نشر شده در شماره چهارم پیک عدالت
رجب علی اندیشمند، مردی که سالهای سال، را در کشور چاپان گذرانده است، اما همیشه با عشق وطن، آبادی و ترقی آن، زیسته است، و همیشه ارزو داشته است، که افغانستان همچون جاپان به مراحل بلند و بالای، رشد و ترقی، علمی، صنعتی، و اقتصادی دست یابد، اینک با طرح تدویر"جرگه اعتماد ملی" به کابل بازگشته است، به همین خاطر به حضور ایشان رفتیم، و با مجال اندکی که داشتند، توفیق یافتیم، تا نظرات و دیدگاه های ایشان را در رابطه با مسایل افغانستان، و طرح ایشان جویا شویم، وایشان با متانت بی نظیر خودشان به سوالات ما پاسخ گفتند که ذیلا تقدیم خوانندگان عزیز می گردد.
آقای رجب علی اندیشمند، فارغ التحصیل از لیسه ابن سینای کابل بوده و لیسانس اقتصاد خودشان را از پوهنزی اقتصاد کابل در یافت کرده اند و از سال 1371 مقیم کشور جاپان بوده و در میان کشورهای جاپان و امارات متحده عربی، مشغول تجارت بوده اند.

در سال 1998 با حضور در جرگه ای که از سوی ظاهر شاه بابای ملت، در رم ایتالیا دایر شده بود، رسما وارد، فضای سیاسی کشور شده اند، و دراجلاس جرگه اضطراری نماینده بودند.



پیک عدالت: در آغاز به عنوان اولین سوال، علاقه مند بودیم که برای خوانندگان ما توضیحاتی، در ارتباط با حرکت جدید سیا سی واجتماعی خودتان که تدویر "جرگه استحکام اعتماد ملی" می باشد، عنایت فرمائید:

اندیشمند: بسم الله الرحمن الرحیم ، من نخست خدمت همه خوانند گان مجله شما و همه دست اندر کاران آن سلام و احترام تقدیم نموده و تشکر می نمایم، اما در رابطه با سوال شما باید عرض کنم، اساسا جرگه در تاریخ افغانستان از نقش و جایگاه خاص سنت ملی، بر خوردار بوده است و می باشد، همواره مهم ترین مسایل کشور در طول تاریخ از طریق جرگه های سترگ قومی حل و فصل گردیده است، چنانکه ما در همین دهه اخیر نیز شاهد حد اقل دولویه جرگه ملی و یک جرگه امن منطقه ای در کشور بوده ایم، که همه شان به نحوی تاثیر گذار و تعیین کننده بوده است، چون لویه جرگه اضطراری و جرگه قانون اساسی روی اعتماد ملی صورت گرفت، شاهد بودیم که دست اورد خوبی هم به همراه داشت. اما اخیرا که جرگه امن منطقه ای تدویر یافت نسبت به نا امنی منطقه نتایج آن متاسفانه همچنان در پرده ابهام قرار دارد.

اما در رابطه با جرگه "استحکام اعتماد ملی" باید خدمت شما بگویم که افغانستان پس از اجلاس بن که تهداب نظام ملی گذاشته شد، و برای اولین بار حرکت واقعی به سوی یک حکومت دموکراتیک، و مبتنی بر ارزشهای دموکراسی، رعایت حقوق بشر، با حضور همه اقوام و اقلیت ها اغاز گردید، اما متاسفانه این افتخار به دلایل گوناگون، که اینجا شاید زمان تشریح آن را نه من و نه شما داشته باشید، به بن بست مواجه گردید، به علت اینکه اعتمادی که پدید آمده بود، با دسایس گوناگون دشمنان مردم ما در سطح داخل و منطقه به سوی بی اعتمادی تغییر جهت داد، به همین خاطر من به همراه تعدادی از همفکران، روشنفکران، متنفذین اجتماعی، شخصیت های ملی اما غیر حزبی و نهادهای مدنی اقدام به طرح، تدویر "جرگه استحکام اعتماد ملی" را در کشور دوست امارات متحده عربی نمودیم ، که بعدا این طرح را در گرد همایی بین الافغانی در فرانکفورت کشور آلمان دایر شد، و روی ابعاد مختلف این جرگه تبادل نظر صورت گرفت.

در این نشست، فیصله به عمل امد که تدوین جرگه با اشتراک روحانیون، شخصیت های ملی و نمایندگان واقعی مردم، روشنفکران متعهد به وحدت ملی در چهار زون داخل کشور عزیزمان دایر گردد، به همین دلیل اولین اجلاس جرگه مذکور را در شهر باستانی بلخ، در زون شمال با اشتراک تعداد کثیری از علماء دینی، دانشمندان، متنفذین و اعضای نهادهای مدنی با حضور رهبری ولایت بلخ، در تاریخ 3و 4 اگست سال جاری دایر نمودیم، که مورد حمایت و پشتیبانی قاطع تمامی اقوام، اندیشمندان مقیم زون شمال کشور، قرار گرفت و آنها متعهد شدند، که در روند تدویر اجلاس جرگه در سایر زونهای کشور عزیزمان با سران اقوام تبادل نظر وهمکاری همه جانبه نمایند.

اما در ارتباط با قسمت دوم سوال شما که در رابطه با هدف این جرگه پرسیده بودید، باید بگویم، که پیشتر هم عرض کردم، که روحیه اعتماد ملی در حالت انزوا قرار گرفته است که نتیجه ان فاصله بین مردم و حکومت می باشد، به همین دلیل این جرگه در حقیقت می خواهد اعتماد ملی را از انزوا بیرون کشیده وبر اساس منافع ملی، وحدت اقوام را استحکام بخشد ، زیرا امنیت ملی درگرو اعتماد و همگرایی ا قوام تامین می گردد، چون هرگاه دیوار اعتماد فرو ریزد، پرده های اعتبار پاره پاره شده آنگاه طوفان ویرانگر نفاق همه جا را نابود کرده، انگاه موجهای بی اعتمادی و خشونت پدید می اید، آنگونه که در سه دهه گذشته ملت عزیز مان شاهد آن بوده است.



پیک عدالت: شما می دانید که در طی سه دهه در افغانستان بسیاری از راهها حد اقل یک بار رفته شده است، و افغانستان اصولا میدان ازمون و خطا برای دنیا و بازی گران داخلی آن قرار گرفته است، بفرمائید که جرگه استحکام اعتماد ملی، چه تئوری جدیدی را در این قالب به آزمون خواهد گرفت.

اندیشمند: بله متاسفانه افغانستان طی چندین دهه از نگاه موقعیت جغرافیای و اهمیت ستراتژیکی ان همواره میدان لشکر کشی ها و رقابت قدرتهای کلان بوده است، شاید یک دلیلش هم همین باشد، که به تعبیر قرانی اش که می فرماید، "إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ " در حقيقت‏خدا حال قومى را تغيير نمى‏دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند ...

در افغانستان با اینکه همکنون بیش از صد حزب سیاسی ثبت و راجستر شده است، اما به نظر من، اکثریت آنها با اهداف و منافع شخصی، قومی، محلی و سمتی، ایجاد شده است، و متاسفانه اکثریت آنها با انگیزه استحکام پایه های وحدت ملی، تشکیل نگردیده اند. بر این اساس به جای اینکه این احزاب حلال مشکلات افغانستان باشد، بعضا متاسفانه مشکل افرین شده اند، که باعث ایجاد فاصله بین اقوام و از هم پاشی شیرازه اتحاد ملی کشورمان شده است.

اما اینکه تئوری جدید ما چیست؟ باید بگوئیم، ما منحیث افغانهای دلسوز رسالت تاریخی خویش می دانیم که در این مرحله حساس تاریخی وظیفه ملی خود می دانیم که برای وحدت مردم، تقویت غرور و عزت سرزمین پر افتخار مان افغانستان تلاش خود را آغاز کرده و بر ادامه آن جدیت به خرج می دهیم. چون معتقد هستیم که باید ما با حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشورمان به خاطر ایجاد و استحکام صلح وزندگی مرفه، باید با جامعه جهانی همکاری داشته باشیم زیرا زندگی مدرن امروز توانسته است همه مرزها را در هم شکند، و روابط صلح و صفا را میان ملتها ایجاد نماید. و ما به همین دلیل وظیفه اسلامی و انسانی خود می دانیم که برای ریشه کن سازی فساد اداری، مافیای مواد مخدر و تروریزم بین المللی از هیچ نوع همکاری با ملتهای جهانی دریغ نورزیم.



پیک عدالت: با توجه به اینکه ما همکنون دارای قانون اساسی، رئیس جمهور منتخب، شورای ملی و دیگر نهادهای قانونی هستیم، اصولا چه چیز و چه ضرورتی برای تشکیل جرگه استحکام ملی وجود داشت؟

اندیشمند: به لطف خدا و همکاری جامعه جهانی ما بعد از اجلاس بن و تدویر لویه جرگه ها با مشارکت همه اقشار مردم در کشور، صاحب قانون اساسی شده ایم، قانون اساسی ای که در سطح منطقه کم نظیر است، رئیس جمهور منتخب داریم، پارلمان داریم، اما همه اینها را با اینکه توانسته ایم ایجاد کنیم، متاسفانه نتوانسته ایم شکاف بین اقوام را کم کنیم و همچنان نتوانسته ایم که شکاف بین ملت و دولت را از بین ببریم، دلیل اصلی آن به نظر من می تواند چند چیز باشد، اول اینکه وقتی رئیس جمهور وعده سپرد که دیگر کابینه ائتلافی ایجاد نخواهد کرد، موفق نشد، دوم اینکه رئیس جمهور متاسفانه از سوی تیم همکارش تقویت و حمایت نمی شود که هیچ! بلکه بر سر تطبیق ستراتژی ملی شان کار شکنی صورت می گیرد و موانع ایجاد می کنند. و با این دلایل است که ما فکر می کنیم، قانون اساسی ما بیشتر در سطح همان اوراق باقی مانده است، ما تلاش خواهیم کرد که راههای تطبیق و عملی سازی قانون را جستجو کنیم تا پروسه جوان دموکراسی در جامعه ما تقویت گردد.



پیک عدالت: برگردیم به اینکه در مجموع طی این سالها در افغانستان تنها رشدی که داشته ایم متاسفانه در عرصه ویرانگری بوده است، اما بعد از پروسه بن هم در افغانستان به دلیل حضور عناصر ویرانگر در حاکمیت، چندان پیشرفتی نداشتیم، شما در این رابطه چه طرح و پلانی را روی دست دارید؟

اندیشمند: اگر ما بیائیم و تاریخ کشور خویشرا از گذشته مورد مطالعه قرار دهیم، و باز گردیم به قرن 19 میلادی، شاهد خواهیم بود که همواره در ایجاد حکومت های افغانستان، دولتهای خارج نقش و سهم عمده را داشته است تا ملت افغانستان! مثلا؛ در همین قرن 19 سرنوشت مردم و حکومت ما به خواست و اراده امپراتور انگلیس و امپراتوری روسیه تزاری در سن پطرز بورگ تعیین شد. و یا حکومت مجاهدین با تصمیم حکومت پاکستان در راولپندی ساخته شد، وهمچنان دولت موقت با تصمیم جامعه جهانی در بن کشور المان تشکیل گردید. این نمونه ها ( به جز مورد بن) خود شاهدی بر این بود که هیچ گاهی منافع و خواست مردم افغانستان در این تعیین قدرتها در نظر گرفته نشد، به همین خاطر همواره حکومت ها بودند که با چالش مواجه می شدند، و نتیجه این چالش همواره بن بست مشروعیت و سر انجام ویرانی بوده است، و اما طرح ما این است که در قدم نخست راهکاری جستجو شود برای استحکام پایه های وحدت ملی، و در قدم بعدی ایجاد حکومت مردمی با اشتراک تمام اقوام کشور در داخل افغانستان که بر پایه عدالت اجتماعی، و روی منافع ملی استوار باشد، و با ایجاد چنین حکومتی، از کمکهای بین المللی به خاطر بازسازی مناطق محروم و ویران شده افغانستان، به شکل یکسان بهره گرفته شده و بازسازی زیر بنا های اقتصادی و اجتماعی در اولویت قرار گیرد، چون دراین سه دهه جنگ خانمانسوز بخش عمده ای از کادرها و نهادهای اجتماعی و زیر ساختهای توسعوی کشور نابود شده است.

2- اگر در پایان گفتنی خاصی داشته باشید اماده هستیم بشنویم

اندیشمند: بازهم می خواهم از شما تشکر کنم، و در پایان نکاتی راهر چند گذرا و فشرده خدمت شما و خوانندگان عزیز یاد آور می شوم، نخست این است که ما باید روی محور دانش کار جدی انجام دهیم، زیرا افغانستان به دلیل همان سه دهه بحران در کشور، به شدت با فقر دانش مواجه هستند، فقر تعلیم و تربیه به شدت گلوی جامعه را می فشرد، و تا زمانیکه جامعه از این فقر به یک غنامندی علمی نرسد، بخش اعظم مشکلات نیز حل نخواهد شد، ما می توانیم با رشد تعلیم و تربیه فرزندان صدیق و محروم کشور در بالا بردن سطح دانش امروزین، بر تمامی مشکلات ملی و منطقه خود فایق آئیم. و در این راستا باید سرمایه گذاری اصلی و اصولی روی جوانان صورت گیرد، زیرا جوانان نسلی حسامس، نسلی تعیین کننده در کشور هستند، به همین خاطر دشمنان افغانستان امروز تلاش می ورزند که در اشکال مختلف جوانان را به انحراف بکشانند، چون دشمنان افغانستان می دانند که جوانان اینده سازان کشور ما هستند، زیرا جوانان اصولا یک نسل جستجو گر، کنکاش گر، پر انرژی هستند، و به همین خاطر همیشه فضیلت های نیک وخوب انسانی را جستجو می کنند، و به همان اندازه ایکه از عوارض های اجتماعی مثل بی اعتمادی خشونت و بی عدالتی پرهیز می کنند، و به همان میزان از افتادن در دامهای پر رنگ و نیرنگ دهشت افکنان و اعتیاد به مواد مخدر اسیب پذیر اند، و به همین علت وظیفه هر افغان است که از این انرژی به جای ویرانگری باید برای آبادانی کشور ا ستفاده شود.

همچنین در عرصه رشد اقتصادی باید یاد آور شوم که باید چشمه های اقتصادی را در کشور توسط نخبه گان و کادرهای جوان ایجاد کرد، چه در عرصه تجارت، صنعت، رشد و تقویت زراعت و مالداری، تا بتوانیم کمبود های جامعه خود را از طریق پروگرامهایی که منتهی به خود کفایی اقتصادی کشور می شود، بر طرف نمائیم، و سر انجام با رشد تعلیم و تربیه سالم فرزندان کشور جامعه خویش را با فرهنگ تحمل پذیری در فضایی صلح و صمیمیت رهنمون گردیم. و این ممکن و میسر نیست! مگر زمانیکه ما بتوانیم فرهنگ تحمل پذیری را نهادینه کنیم.

|+| نوشته شده توسط یونس حیدری در دوشنبه 1387/06/25 | آرشیو نظرات

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر