آیت الله شیخ آصف محسنی متهم به فساد اخلاقی شد
عکسالعمل آیت الله شیخ آصف محسنی
آیتالله شیخ آصف محسنی: عبادت مانند بمب اتم میماند
جنگ رسانههای الکترونیکی افغانی
حال که بحث داغ شده است و آقای محسنی در لبه گور قرار دارد امروز و فردا سرش به سنگ لحد میخورد اما جواب پسنداده و کیفر ندیده و ظاهرا جرمهای را که مرتکب شده هم بدون گرفتن جذاهایش خواهد رفت. در این روزها، شایعهای وجود دارد که قرار است حزب وحدت، اعضای خانواده و نزدیکان کسانی که توسط امر مستقیم آیت الله شیخ آصف محسنی به قتل رسیدهاند علیه او به دادگاه شکایت کنند.
گفته می شود، آقای محسنی متهم به قتل سران و فرماندهان حزب وحدت و حتی سران حزب حرکت در دوران جهاد و جنگهای داخلی میباشد. شهید مشتاق، یکی از آن میان هست. گفته میشود، سید ابراهیم شاه حسینی، شهید صادقی نیلی و شهید کاشفی با دستور مستقیم آقای شیخ آصف محسنی به شهادت رسیدهاند. تمام این اسناد در نزد حزب وحدت اسلامی افغانستان موجود میباشد.
شهید صادقی نیلی، بنیانگزار حزب وحدت اسلامی افغانستان با دستور نامه مستقیم آقای محسنی در خانهاش به قتل رسیده است که گفته میشود دستورنامه و اسناد در نزد حزب وحدت موجود است. در باره شهید سید ابراهیم شاه حسینی نیز اسناد کتبی وجود دارد.
شهید کاشفی یکی از فرماندهان ارشد حزب حرک اسلامی افغانستان در شمال بود. او زمانی توسط آقای محسنی کشته شد که گفتگو و مذاکره را با آقای محمد محقق در شمال افغانستان آغاز کرده بود. حاصل این مذاکره و گفتگوها این بود که هزارهها در آن زمان متحد شود. این گفتگوهای به صورت سری پیش رفت چون ترس از این وجود داشت که آیت الله محسنی از قضیه آگاه نشود. اما از آنجایی که آقای محسنی مخالف این حرکت بود که هزارهها متحد شوند، دیری نپاید که آیت الله محسنی از این قضیه باخبر شده و امر قتل کاشفی را برای سید محمد علی جاوید صادر کرد. سید محمد علی جاوید بعد از آنیکه دستورنامه مستقیم و رسمی قتل کاشفی را از آیت الله محسنی رهبر حزب حرکت اسلامی افغانستان دریافت کرد بلافاصله کاشفی را به قتل رساند. گفته میشود گفتگوهای کاشفی و محمد محقق به مرحلهء رسیده بود که حزب وحدت قرار بود تمام امکانات را برای کاشفی و پیوستن این فرمانده بزرگ به حزب وحدت فراهم کنند. جریان گفتگوهای کاشفی با سران حزب وحدت، در نزد این حزب موجود است.
×××
بد نیست شعاری که یک دوست پیامگزار در قسمت پیامخانه قبلی گذاشته است اینجا بگذارم. البته شبیه این شعارها را در سالهای 71، 72، 73 در دیوارهای خانههای غرب کابل میدیدم. در کنار آن دهها شعار مزحک بر سر زبانها بود که نشاندهنده نفرت مردم غرب کابل از آقای محسنی بود. اما گویا هزارهها هیچ وقت آدم نمیشوند و هرکس در هر زمان مشخصی بر گرده آنها سوار میشوند. یعنی تا زمانی که هزارهها اینطور بمانند، وضعیتش نه خوب بلکه بدتر هم خواهد شد:
تا هزاره خر است - محسنی رهبر است
آیت الله شیخ آصف محسنی متهم به فساد اخلاقی شد
سرانجام، موضوع قتل مرموز شهید مشتاق و ازواج اجباری خواهر مشتاق با آیت الله آصف محسنی در سن 14 سالگی، در رسانهها درز کرد. تلویزیون امروز، شب گذشته، ساعت 7 شام، مصاحبهای طولانی را با مسلم فهیمی روزنامه نگار مستقل انجام داد که در آن مسلم فهیمی از تمام جریانانهای داخلی حزب حرکت اسلامی که آیت الله شیخ آصف محسنی رهبر آن بوده صحبت کرد. حرفهای مسلم فهیمی را میتواند با شک و تردید مورد بررسی قرار داد اما تا اندازهای میشود باور کرد چون او خود یکی از متنفذینی در درون حزب حرکت بوده است. مسلم فهیمی حتی از زمانی یاد کرد که حزب وحدت اسلامی توسط شهید مزاری بنیان گزاری میشد و در آن زمان شیخ آصف محسنی مخالفتش را با این حزب اعلام کرد. به قول آقای فهیمی، در دوران جنگهای داخلی و مقاومت غرب کابل، آقای محسنی شهید مزاری را محارب خوانده است.
نکتهء جالبی را که خبرنگار تلویزیون امروز از آقای فهیمی پرسید این بود که تلویزیون تمدن و شخص آقای محسنی چرا در هفتههای شهید، هیچ سهمی نمیگیرد. مثلا در هفت سال گذشته، دهها بار از شهید مزاری، شهید احمدشاه مسعود و شهید عبدالحق تجلیل شده است اما آقای محسنی هرگز سهمی نگرفته است. آقای فهیمی در جواب گفت: "متاسفانه برای آقای محسنی، مطالبات خارجی بیشتر اهمیت دارد تا منافع ملی، برای او مهم این است که ایران و سفارت ایران در کابل چه دیکته میکند".
آقای فهیمی، در ضمن محسنی را متهم کرد که در دوران جنگهای داخلی، محسنی یکی از کسانی بوده که جنگ و فرهنگ خشونت را در جامعه هزاره ترویج کرده است. وی گفت، آقای محسنی، هرگز نمیخواست مردم هزاره یک پارچه باشند و به طرق مختلف کوشش میکرد هزارهها درگیر باشند.
جالبتر از همه بخشی بود که خبرنگار در مورد قضیه شهید مشتاق و چگونگی قتل او پرسید، آقای فهیمی گفت: "شهید مشتاق خواهرش را به ایران میبرد و در قم رهبرش آیت الله آصف محسنی را ملاقات میکند و از آقای محسنی خواهش میکند که خواهرش را دروس حوزه و مذهبی تدریس کند. بعد، شهید مشتاق، خودش به افغانستان به جبهه برمیگردد و بعد از مدتی از قضیه خواهرش باخبر میشود که آیت الله محسنی خواهرش را به عقد خود درآورده است. او روانه ایران میشود و بعد با مشکل روبرو میشود و نمیتواند به ایران برسد اما وقتی باز میگردد و به جبهه میرسد، اینجاست که آیت الله محسنی به سید حسین انوری مخابره میکند که زنده ماندن مشتاق صلاح نیست. در آن زمان، شهید مشتاق در قالب نیروهای سید حسین انوری جنگ می کرده و گفته میشود که یکی از قوماندانان ارشد و بادرایت حزب حرکت آقای محسنی محسوب میشد. آقای سید حسین انوری بلافاصله عملیاتی از سیاهخاک تنظیم میکند اما این بار به تنهایی. بعد از ظهر آن روز، جسد شهید مشتاق به سیاهخاک انتقال مییابد و کسانی که جسد او را از نزدیک دیدهاند گفتهاند که مرمی از پشت بر او شلیک شده بود و همراهانش را نیز کشته بودند تا سرنخی از قتل وی به دست نیاید". جالبتر از همه اینکه آقای مسلم فهیمی میگفت تمام این مواردی را که ذکر میکند مستند است و حاضر است در یک مناظره با شیخ آصف محسنی اسناد را ارائه کند.
وظیفه ما چیست؟
حال، وقتی موضوع به این شفافیت مطرح می شود و وضعیت از این قرار است پس چه کار باید کرد؟ وظیفه دینی و اخروی هر مسلمان چیست؟ وظیفه یک انسانی که در چنین جامعه زندگی میکند چیست؟ براساس گفتههای آقای فهیمی و در صورت ارائه اسناد و شواهد، مطمئنا آقای محسنی متهم به سوء اسفتاده از اطفال شده است چون بنا به برخی گفتهها، خواهر مشتاق سنش بیشتر از 14 سال نبوده و اگر این خبر دقیق باشد، ممکن است این لطمه بزرگی به حیثیت این روحانی شیعه افغانی وارد کند.
راههای برای به محاکمه کشاندن شیخ آصف
در صفحه انترنت، یک صفحه ایجاد کنید و فراخوان و اعلامیهها صادر کنید از مردم بخواهید پتیشن امضاء کنند و بعد از انجام این پروسه تمام این موارد را همراه با اسناد دست داشته به سازمانهای حقوق بشر همراه با یک اعتراض نامه ارسال کنید و شیخ آصف محسنی را به جرم سوء استفاده از اطفال معرفی کنید تا پرونده اش ایجاد شود و به دادگاه کشانیده شود. لازم به ذکر است که این موارد، تنها زمانی ممکن است که اسناد در رابطه به بهرهکشی از اطفال توسط آقای محسنی وجود داشته باشد و در غیر آن ممکن است تیر شما به تاریکی بخورد.
October 16, 2008 12:11 PM : نسيم فکرت :
جنگ رسانههای الکترونیکی افغانی
فکر میکنم فرصت بدی نیست که در این باب بپردازیم تا بسته نشده. دو شب پیش، تلویزیون تمدن بدترین جبههگیری را علیه تلویزیون امروز انجام داد البته به همان اندازه مصاحبه گرداننده تلویزیون امروز نجیب الله کابلی در شب گذشته زشت بود. اگر به این موضوع از یک زاویه کاملا بیطرف نگاه کنیم، فکر میکنم جبههگیری این دو تلویزیون، بسیار هم کودکانه است. اعلامیه حماسی صادر کردن، آنهم با صدای کاملا پرخاشگر و تلویزیون امروز را وابسته به کشورهای بیگانه خواندن بدون سند و مدرک، یکی از شگردهای بسیار بسیار کهنه و غیرمنطقی است. به حدی غیرمنطقی که آنها حتی از کشوری هم نام نبردند که این کشورهای غربی کدام یکی است که به تلویزیون امروز کمک میکند. حرفی که همیشه دولت ایران به خورد مردمش میدهد. اما برعکس، وقتی تلویزیون امروز از وابستگی تلویزیون تمدن نام میبرد، بصورت مشخص از کشور ایران یاد میکند نه از بقیه کشورهای همسایه و یا غربی.
نکتهای که بسیار حساس و مهم است این است که شب گذشته نجیبالله کابلی در مصاحبهاش گفت، جایی که مدرسه خاتم النبیین ساخته شده است ملکیت دولت بوده و قرار بود در آنجا لیسه (مدرسه دبیرستان) بنا شود اما آیت الله محسنی با وساط و امر ریاست جمهور قول ساخت مدرسهای را داده بود که قرار بود در آن دروس مذهبی هم برای اهل تشیع و اهل تسنن داده شود که فعلا هیچ سنی مذهبی تا هنوز در کادر آن پذیرفته نشده است. طرح پیشنهاد آقای کابلی بسیار هم حساس و خطرناک است و آن ساختن یک کمیسیون است که مدرسه خاتمالنبیین باید در چوکات کمیسیون فعالیت کند که این میتواند تا حدی برای گردانندگان مدرسه خاتمالنبیین نگران کننده باشد. در ضمن نجیب الله کابلی، از اتهامی که تلویزیون تمدن بر او وارد کرده بود که زمانی محافظ دکتر نجیب بوده رد کرده و گفت، حدود چهار سال در زمان دکتر نجیب در زندان سیاسی بسر برده است.
نجیب الله کابلی از مبلغ 120 ملیون دالر یاد کرد که در مدرسه خاتم النبیین به مصرف رسیده و گفت که آیت الله محسنی گفته است این مبلغ پول از زمان جهاد باقی ماند است. نجیب الله اضافه کرد که اگر چنین باشد پس آیت الله محسنی به مردم افغانستان خیانت کرده است که پول را به مصرف نرسانده و او گفت که من حتم دارم این مبلغ توسط دولت ایران برای ساخت مدرسه خاتمالنبیین پرداخته شده است.
به نظر من، تلویزیون تمدن نباید عکسالعمل نشان میداد. اگر از این قضیه نادیده میگذشت به سود شان بود ولی حالا که عکسالعمل نشان دادند، قضیه را حادتر کرد، نجیب الله کابلی شب گذشته تهدید کرد که تلویزیون امروز این موضوع را جدی دنبال می کند. ظاهرا تلویزیون امروز پشتوانه خوبتر و قویتر دارد نسبت به تلویزیون تمدن که به گفته تلویزیون امروز، سفارت ایران در کابل و دولت ایران حامی شان است. در عوض، تلویزیون تمدن از کانال قانونی باید وارد میشد و علیه تلویزیون امروز به دادگاه شکایت میکرد. (ممکن است یکی از دلایلی که تلویزیون تمدن دست به این کار نزد این است که اسناد در دست ندارد و در عوض ممکن است دادگاه از تلویزیون تمدن بخواهد که اگر تلویزیون تمدن و مدرسه خاتمالانبیا به ایران وابسته نیست پس این همه پول از کجا سرازیر می شود، پس منبع کجاست؟)
اما در عوض راه دیگری هم وجود داشت. آقای محسنی خود دست به کار میشد و از آقای کرزی و وزارت اطلاعات و فرهنگ میخواست تا جلو این گونه هتاکی از تلویزیون امروز گرفته شود. تلویزیون تمدن، میتوانست بدون حاد کردن این موضوع، از گردانندگان تلویزیون امروز تقاضای مناظره تلویزیونی می کردند. تلویزیون تمدن و آقای محسنی میتوانستند به تلویزیون امروز مراجعه کرده و از آنها میخواستند برای چه این همه داد و فریاد راه انداختند و خواست آنها اصلا چیست. تلویزیون تمدن، گزینههای بسیار هم منطقی داشت که متاسفانه آنها را در دو شب گذشته عجولانه بستند. مصاحبهشوندگان در تلویزیون طلوع بیباکانه به نجیب کابلی تاختند و او را گوساله خطاب کردند که فکر میکنم اگر قانونی وجود داشته باشد نجیب کابلی میتواند برای اعاده حیثیت علیه سید هادی و تلویزیون تمدن به دادگاه شکایت کند.
اما بازهم فکر میکنم راههای برای از بین بردن این گونه خصومتها وجود داشته باشد و آن پادرمیانی تلویزیونهای شخصی دیگری است که میتوانند در این میان نقش اساسی بازی کنند. ادامه درگیری لفظی نه به سود تلویزیون تمدن است و نه هم امروز چون مردم برای خود شان معیاری برای پذیرش این کانالها خواهند داشت که گفتار و کردار آنان را سبک سنگین کنند.
اگر تلویزیون تمدن، به این گونه برخوردهایش ادامه دهد، ممکن است جامعه هزاره را از خود دور کند چون شب های پیش، آنها عار داشتند که از هزارهها نام بگیرند در عوض میگفت جامعه شیعه و هزارهجات را مناطق مرکزی یاد میکردند. اما در عوض، شب گذشته از احساسات هزارهها سوء استفاده کرده و آنها را تحریک کرده بودند که علیه تلویزیون امروز نظر بدهند، شعار بدهند و از تلویزیون تمدن حمایت کنند. متاسفانه هزارهها از هر سو قربانی میشود. امروز بر همگان معلوم است که هزارهها نمیخواهند با هویت شیعه و مذهب شان به حقوق سیاسی شان برسند، همانطور که برادران پشتون، تاجک و ازبیک نمیخواهند چون آنها فکر میکنند اگر چنین شود ممکن است مانند سال اول حکومت کرزی، پنج وزارت که به هزارهها اختصاص داده شده بود هرپنج وزارت را سیدهای عرب که عضوی جامعه هزاره هستند قبضه کرده بودند. بعد از اعتراض رهبران و نمایندگان هزارهها، کرزی سیدها را کنار زد و به جایی آن متخصصینی را از قوم هزاره انتخاب کرد. اگر چنین شود، ممکن است حق هزارهها به محسنی برسد چون یکی از سردمداران شیعیان در افغانستان اوست. پس هدف تلویزیون تمدن از شیعه شیعه گفتن، هویت زدایی قومی هزارهها در افغانستان است نه چیز دیگر.
دو شب پیش، یکی از مصاحبهشوندگان در تلویزیون تمدن، یکی از همسنگران شهید مشتاق بود. مجری برنامه سید ذکریا راحل، به حدی کافی اجازه داده بود که هتاکی کنند و علیه مسلم فهیمی و تلویزیون امروز فحاشی کنند. از نگاه حرفه روزنامه نگاری این یک عیب بسیار بزرگ محسوب میشود، عیبی که نشاندهنده مبغض بودن روزنامهنگار، مستقل نبودن و زیرپا کردن اصول روزنامه نگاری است
October 18, 2008 10:16 AM : نسيم فکرت
بازدید آیت الله محسنی و هیأت همراه از مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در ایران
تبلیغات علیه آیت الله محسنی؛ آغاز توطیه دیگر / حرکت نفاق افگنانه و...
جزئیات در مورد زندگی آیت الله شیخ آصف محسنی
تبلیغات علیه آیت الله محسنی؛ تهدیدها ومسولیت ها
آشنایی با شخصیتهای کلان افغانستان: آیت الله محمد آصف محسنی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر